آثار احمدی (تاریخ زندگانی پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام) (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی


نویسنده احمد بن حسن استرآبادى
موضوع سرگذشتنامه چهارده معصوم
زبان فارسی
تعداد جلد 1
محقق هاشم محدث

کتابی است در بیان تاریخ زندگانى پيامبر اسلام و ائمه اطهار(ع). نام کتاب از نام نگارنده آن احمد بن حسن استرآبادى از دانشمند شیعه قرن دهم هجری گرفته شده است. مؤلف در نوشتن این کتاب بیش از هر منبع دیگری از کتاب روضة الأحباب نوشته جمال‌الدين عطاءالله دشتكى شيرازى بهره برده تا آنجا که برخی آن را خلاصه کتاب روضه الاحباب دانسته اند. این کتاب به زبان فارسی است و نثری روان دارد و توسط هاشم محدث تحقیق شده است.


آثار احمدى

این کتاب تاريخ زندگانى پيامبر اسلام و ائمه اطهار(ع) است، نوشته احمد بن حسن استرآبادى است كه توسط هاشم محدث تحقيق شده است.آثار احمدى حاوى بخشى از تاريخ اسلام است كه در آن زندگى‌نامه پيامبر اسلام(ص) و جنگ‌هاى وى و در پايان، اندكى از زندگى‌نامه امامان دوازده‌گانه شيعه ياد شده است.

نويسنده، عنوان کتاب را از نام خود گرفته است. وى در آغاز کتاب مي‌گويد: از هنگام جوانى هرگاه كه اتفاق مى‌افتاد و مطالعه‌اى در شرح حال سرور پيامبران مى‌كردم، مطالبى از خوانده‌ها فراهم مى‌آمد. در اين ميان گروهى از دوستان از من خواستند تا کتابى در اين باب فراهم آورم؛ ازاين‌رو، اين کتاب را كه شامل روايت‌هاى گوناگون و گفتارهاى مختلف بود، گرد آوردم و در اين زمينه از کتاب روضة الأحباب (نوشته جمال‌الدين عطاءالله دشتكى شيرازى، به سال 903ق) سود بردم.

برخي اين کتاب را خلاصه روضة الأحباب انگاشته‌اند، ولي اسماعيل آموزگار و على شريعتى كه اين دو را به‌دقت با هم سنجيده‌اند، گفته‌اند: همان‌سان كه نويسنده آثار احمدى در ديباچه کتاب يادآورى كرده، روضة الأحباب داراى تفصيل بسيار است و مؤلف آثار احمدى به‌عنوان يك سند معتبر از آن بهره بسيار جسته، ولى حتى يك عبارت كوتاه نيز عيناً از آن در کتاب خويش نقل نكرده است. آنچه ميان اين دو مشترك است، فقط يك رباعي است.

کتاب را نثرى است آسان و نگارشى روان، آراسته به اشعارى در تفسير رويدادها، بيشتر از خود نويسنده و نه‌چندان استوار، با سرآغازى در سپاس خدا و ستايش خاتم‌الانبياء(ص).

محتواى کتاب، مطالبى است در سرگذشت روزگار كودكى حضرت محمد(ص) و نوجوانى او و آنگاه ازدواج با خديجه، بعثت و آغاز دعوت و رويدادهاى فاصله بعثت تا هجرت، ورود به مدينه، مهاجر و انصار، غزوات و سرايا، دعوت از سران كشورهاى مجاور به پذيرش اسلام و سرانجام حجةالوداع و اطنابى ممل از آغاز بيمارى رسول خدا تا رحلت آن حضرت، آنگاه ايجازى مخل از شكل‌گيرى سقيفه، خلافت شيخين و عثمان، خلافت اميرمؤمنان على(ع) و در پايان نيز اشارتى به زندگانى يازده امام، از فرزندان مولاى متقيان تا امام زمان(عج).

از مضمون روايات و اشاره به يكايك رويدادها چنين برمى‌آيد كه نويسنده از آثار اسلاف در اين باب نيك آگاهى داشته است. آثار احمدى نوشته‌اى است مربوط به سده‌هاى اخير و آغاز دوران رونق و قدرت تشيع در سرزمين‌هاى شرقى ايران؛ ازاين‌رو، تضادها و دوگانه‌گويى‌هاى موجود در آن نه نماينده تسامح مذهبى مورخان سده‌هاى نخستين اسلام است و نه سازگار با جانب‌گيرى‌هاى فرقه‌اى رايج از روزگار صفويان تا زمان ما. به اين دليل، در تصوير چهره صحابه و تابعين و ترسيم موضع‌گيرى‌هاى درست يا نادرست آنان، دادوستدهاى امتيازى او با شيوه تاريخ‌نگارى و امانت‌دارى خصوصا از نوع روايى آن سازگار نمى‌نمايد.

مؤلف جز در مواردى اندك، در استناد به واقدى و راويانى مبهم چون ابوالقاسم.، يا ابن مزاحم.، چنان‌كه خود يادآور شده و مصحح محترم نيز به آن اشاره كرده است، بيشترين بهره را از کتاب روضة الأحباب جمال‌الدين عطاءالله دشتكى شيرازى، گرفته است.؛ علاوه بر اين، در چندين جا از «سير» كمال‌ الدين حسين خوارزمى.به‌عنوان مأخذ مورد استفاده خود ياد كرده است كه مصحح در فهرست کتاب‌هاى وارده در متن.به توضيح آن پرداخته و در فهرست‌ها و تذكره‌ها نيز از سيره‌نويسى به اين نام ذكرى نيامده است و فقط از نام حسين خوارزمى، ملقب به كمال‌ الدين مقتول (840ق) مشخص است كه شارح قصيده برده و مثنوى مولوى به فارسى بوده است.

كوشش مصحح ارجمند در ضبط درست و دقيق اعراب كلمات آيات و احاديث و عبارات عربى و ارجاع به سوره‌ها و شماره آيات، بسيار ريزبينانه و عالمانه است؛ ازاين‌رو، شيوه تصحيح و عارى بودن کتاب از اغلاط چاپى درخور ستايش است. درعين‌حال، پيش از اشاره به مواردى اندك درباره متن يا تصحيح، يادآورى دو نكته ضرورى مى‌نمايد: نخست اينكه ارجاعات در زيرنويس‌ها بيشتر به منابع امروزى است تا كهن؛ براى مثال در صفحات: 43، 135، 139، 163، 180، 193، 207، 228، 233، 236 و... ارجاع فقط به تاريخ پيامبر اسلام است و ارجاعات در زيرنويس‌هاى صفحات 43 و 57 به مروج الذهب مسعودى و تاريخ يعقوبى است كه در فهرست منابع.به منابع تصحيح و مشخصات پياپى آن اشاره‌اى نشده است. دوم آنكه رسم‌الخط صحيح «اب» در زبان فارسى، به‌صورت رفعى است كه بايد به‌صورت «ابو» نوشته شود؛ حال آنكه در جاى‌جاى متن اغلب به‌صورت «ابى» يا «ابا» نوشته شده است.


پانویس

  1. پيشگفتار کتاب، ص10
  2. بخش معارف اسلامى، ج1، ص102
  3. ص555
  4. ص558
  5. ص10
  6. ص83، 94، 213، 271، 309
  7. ص589
  8. ص595، 591
  9. نورالله كسائى، ص17

منابع مقاله

  1. پيشگفتار و متن کتاب.
  2. نورالله كسائى، نقد و معرفى کتاب: آثار احمدى در ميزان نقد، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: آينه ميراث، تابستان 1377، شماره 1.
  3. بخش معارف اسلامى، دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، چاپ دوم، 1374ش، تهران.

منبع

ویکی نور